"بسمالله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من انصاره و اعوانه
به نام خداوندی که عدالت را مبنای آفرینش آسمانها و زمین و موجب قوام و صلاح امور انسانها قرار داد و آنها را به همکاری جهت خوبیها و اجتناب از بداندیشی، بدخواهی و دشمنی فراخواند.
خداوندی که پیامبران بزرگ خود همچون موسی، عیسی و محمدبن عبدالله که درود خداوند بر او باد و همهی مصلحان خداجو و خیراندیش جهان را به قیام در راه برپایی عدالت و تعالی انسانها رهنمون ساخت.
آقای رییس، عالیجنابان، خانمها و آقایان
ابتدا مراتب تشکر خود را از دبیرکل محترم و خرسندی خود را از حضور در جمع همکاران، روسای محترم کشورها و هیاتهای نمایندگی اعلام میدارم و تاسف خود را نسبت به حوادث غمبار کاظمین و توفان کاترینا ابراز داشته و با آسیب دیدگان و بازماندگان همدردی مینمایم.
سازمان ملل باید نقطهی اتکا و امید و مشارکت دولتها و ملتها و بستری جهت گفتوگو، تفاهم و همکاری در جهت تحقق صلح و آرامش جهانی باشد.
این رویکرد مستلزم آن است که:
1- عدالت در سازمان حاکم و بر مبنای منشور آن همهی اعضا از حقوق مساوی برخوردار باشند. قدرت یا ثروت بیشتر حق بیشتری برای هیچ عضوی ایجاد نکند.
2- اصول دموکراسی و اخلاق در همهی سطوح و ارکان سازمان حاکم و سازمان خود الگوی کاملی از حاکمیت این دو باشد.
3- سازمان ملل به وظیفهی خود در قبال بسط و تعمیق عدالت در سطح بینالمللی عمل نماید.
4- کشور میزبان حق بیشتری نسبت به سایر اعضا نداشته باشد و دسترسی به سازمان برای همه به آسانی صورت گیرد.
اگر اصول فوق به رسمیت شناخته شود آن گاه:
1- مهمترین چالش عصر ما فرسایش روحی انسانها به دلیل دوری نظامها از حیات معنوی و یکتاپرستی است. سازمان ملل باید دولتها را به گسترش معنویت و عشق به انسانیت رهنمون سازد. در این حالت تحقق اتحاد ملل را پایه گذاری کرده است.
2- پذیرش تئوری یکجانبه گرایی مساوی با نابودی کل ساختار سازمان ملل خواهد بود. لذا تمامی ساختار سازمان باید با حساسیت ویژه با ویروس مخرب یکجانبهگرایی مقابله نماید.
3- امروز امنیت روانی و زیستی ملتها بیش از گذشته به مخاطره افتاده است. یک جانبه گرایی، تولید و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی، فشارهای روحی، تهدیدات و تحمیل جنگ به ملتها به بهانهی ایجاد امنیت و رفاه برای برخی قدرتها، عملا مسوولیت سازمان ملل را برای استقرار شجاعانهی عدالت در همهی عرصههای جهانی و به نفع آرامش انسانها دوچندان کرده است. به گمان ما نمیتوان آسایش، صلح، امنیت و رفاه را در بخشی از جهان، به بهانهی جنگ، ناامنی، لشگرکشی، تبعیض و فقر در نقاط دیگر تامین کرد.
4- فلسفهی وجودی سازمان ملل بسط صلح و آرامش در جهان است، بنابراین تجویز اقدام پیشدستانه مبتنی بر ارزیابی نیتها و نه واقعیتها و رویکردی جنگ طلبانه به شکل مدرن، خلاف روح سازمان ملل و منشور آن است.
5- ترکیب شورای امنیت باید از توازن منطقی و دموکراتیک برخوردار شود و در صورت پذیرش اصل عضویت دایم تعدادی از کشورها، ترکیب قابل قبولی از نمایندگان همهی قارهها و تمدنهای عمدهی جهان به عنوان نمایندگان دایم شرکت کنند. این جانب مراتب تاسف خود را از این که بیش از 50 کشور اسلامی با جمعیتی بیش از یک میلیارد و 200 میلیون نفر و قارهی پراستعداد آفریقا هیچ نمایندهای در شورای امنیت ندارند و قارهی پهناور آسیا با تمدنهای کهن تنها یک نماینده دارد، اعلام میدارم.
6- سازمان باید در موقعیتی باشد که فارغ از اعمال نظرهای گزینشی میزبان، همهی دولتها، گروهها و تشکلهای مردمی از سراسر جهان بتوانند آزادانه به آنجا سفر کنند و بدون واهمه به گفتوگو بنشینند.
آقای رییس، عالیجنابان، خانمها، آقایان
به نظر ما تمام ملاحظات فوق آن گاه محقق خواهد شد که گفتمان حاکم بر مناسبات برخی از قدرتها از گفتمان خشونت، تبعیض و سلطه به گفتمان صلح و آرامش جهانی بر مبنای عدالت و معنویت از طریق گفتوگو، مهرورزی و احترام به انسانها تغییر یابد.
پیامبر عظیمالشان اسلام میفرماید: والاترین مرتبهی خردمندی، پس از ایمان به خدا، جلب دوستی مردم و نیکی کردن در حق همگان است. این نگرش حکیمانه به ما میآموزد که جهان یک پیکرهی واحد است که بیماری و جراحت هر عضو آن اسایش سایر اعضا را مختل میکند و به قول شاعر بزرگ ایرانی «بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار»
متشکرم
موفق و سربلند باشید"